فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

گوی نُه من شیرده

گوی نُه من شیرده


به نام خدا. این متن هرگز جسارتی نیست، طعنه و کنایه ایی هم  نیست، فقط شرح یک فرهنگ محلی ست، آن هم محل زیبای دارابکلا با آدمهایی دیدنی تر. حالا در دارابکلا به کی ها می گن گوی نُه من شیر دِه!؟


(گو هم یعنی گاو) می گم چشم. گاو نُه من شیرده کنایه از منّت گذاری و برگشت به خوی زشت بدی کردن است. بیچاره گاوه؛ از صبح تا غروب علف و علوف می خوره و نُشخوارش می کنه، غروب که می شه گالن حلبی و رویی و مسی و پلاستیکی  نشُسته و گند آمده می ذارن زیر پستان برآمده اش و هی می دوشن می دوشن تا نُه من.



دامنه های سرسبز دارابکلا. اسفند 1393. عکاس: جناب یک دوست


بعد که خواستند برن به سروقت خوردن و لذت آفریدن، یهویی یه لگد می زنه و همه ی آن نُه من شیر سفید و پر چرب و نرم لیس لیسی را در شکاف زمین فرو می کنه نه بر دهان خوش طعم (و ای گهگاهی هم متعفّن و سگ لاش بو آمده ی برخی مسواک و نخ نزن های تنبل و بی رمق!! ضِر زن !) این و آن . آری این را می گن گوی نه من شیر ده.


حالا در عرصه ی مختلف خیلی هم داریم که مصداق اَتمّ این ضرب المثل مهم و جون دار گاوهای نُه من شیر ده هستند. می تونید خودتون آنها را بیابید. دامنه این را وامی گذارد به دامنه خوانان که بسی بسی از دامنه تیزترند و تمیزفکرتر.

(دامنه دارابکلا)