فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

آغوز رُشی

آغوز رُشی

آغوزدار. گردنۀ امامزادۀ علی اکبر اوسا-دارابکلا. سال 1395. عکاس: جناب یک دوست


به نام خدا. فرهنگ لغت دارابکلا. کم کم آغوز رُشی در دارابکلا و اوسا و مُرسم آغاز می شود. آغوز یعنی گردو. رُشی یعنی کوفتن چوب بلند بر سرشاخه های درخت گردو و ریختن آن بر کف زمین. پس آغوز رُشی یعنی کَندن و چیدن گردو از روی درخت به کمک رُوشا (چوب بلند).

نکتۀ مهم در این آغوز رُشی این است که آغوز رُوش دوتا سهم دارد و آغوزصاحاب (=مالک زمین و درخت) یک سهم. همین سنت دو به یکی، باعث می شد آغوزرُش ها با شوق زیاد به آغوز رُشی بروند. اگر مثلاً  درختی 2100 کال گردو داشته باشد، آغوزرُش 1400 کال می گیرد و آغوزصاحاب 700تا. و جالب است این. چرا این جوره؟ چون آغوز رُشی آنچنان سخت و سهمناک است که هر آن ممکن است جان آغوز رُشی در خطر بیفتد. همینه که سهمش بیشتره. سُنّتی زیبا و عادلانه در میان روستایی ها. تا بعد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد