فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

اِروای تِه هَچّه بَمِرده

اِروای تِه هَچّه بَمِرده


به قلم دامنه. به نام خدا. فرهنگ لغت دارابکلا. اِروای تِه هَچّه بَمِرده. به عبارتی شُسته رُفته تر این اصطلاح در گویش دارابکلایی ها یعنی به اَرواح هر چه مُردگان تو. این زمانی اوج می گیره که میان دو یا سه نفر در کنار هم این حالات پدید آید:


موقعی که یکی بگه: اِتّا خبر دارمه اعی بعداً گوومّبه. طرف و طرف های این فرد مثل فردِ فلفل خورده به ولوِله و هیجان می آیند و به اِصرار مثل عین چسب فوری می گن:  اِروای تِه هَچّه بَمِرده باعی (=بگو). جان مادرت باعی. زود باهی. مِه دل حُوسوس هِکته جان من باعی. تِه جّد قسم باهی.


زمانی یکی از یکی چیزی بخواد مثلاً بیلی، زنبیلی، موتوری، بینجی و پیچ ومِهره ای. طرف تا بگه ندارم، این سمج می شه می گه:  اِروای تِه هَچّه بَمِرده هادِه. زود پس دِمبه.


و یا وقتی یکی بی خیال باشه و هیچی نجُنبه به او از سر لَج یا خوبی می گن اِروای تِه هَچّه بَمِرده یِکّمه تکون بَخور. تِره بخُّدا قسم اتّا کمه انصاف دار.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد