لی لِم
به نام خدا. آن دوردورا و بال مالا دز تصویر زیر لی لم روستای دارابکلا است. عکسی که جناب یک دوست در سال 1395 ثبت کرد. حالا به لغت لی لم می پردازم. دارابکلا چند تا لی لم داره. در بالامحله و یورمحله و پایین محله و آهنگرمحله و بب خیل، این چند محلۀ دارابکلا برای خود لی لم دارند. هر کجا به جنگل نزدیکه زمین زراعی اش را می گن لی لم. حالا چرا آباء و اجدادمان به این جور زمین ها می گفتن لی لم؟ می گم.
لی یعنی چاله چوله. کالی! (مثل لانه و لیِ مار مِله و شغال) تپه تپه و زیر. لم هم یعنی همین لم لوار! بوته تمشک، علف های هرز بلند. بنابراین به زمین های جنگل تراشیده و تپه ماهور و دارای چاله چوله و لم لوار و ناهموار می گفتند لی لم. که نه تراکتور می رفت. نه تیلر. و نه کامباین. فقط اسب و قاطر می رفت و بیل و کلنگ زارع فعال.
خی (خنزیر و خوک) شغال و تشی و ارمنجی! آنجا پُر بوده و هستند باید شوپی (=شب نگهبانی) می کردی تا زراعت را غارت نمی کردند. مَترسک هم میذاشتن برای ترساندن.