چسِن انجیربه قلم دامنه. به نام خدا. قسمت 210. چسِن انجیر. دارابکلا چند نوع انجیر دارد که هر کدام مزّه و طعم و خاصیت خاص خود را دارد و معمولاً مردم آن را اَنجیل تلفظ می کنند نه انجیر:
سیوه انجیر که سرکه اش عالی ست.
اِسبه انجیر که خیلی خوش خوراک است.
میوه انجیر که فوق العاده و پاییزه است.
خر انجیر که قطور و بی دِله است.
سه فصل انجیر که زودرَس و نوبَر است.
چسِن انجیر که اساساً غیرقابل خوردن و پسپلوک است.
گرچه
از دیدِ مردم محل، چسِن انجیر از آن نظر چسِن است، که بی ثمر است و نمی
پزد و خورده نمی شود و اساساً پِسپلوک و بی مغز باقی می ماند و هیچ وقت
بزرگ و پخته نمی شود، ولی همین چسن انجیر خوراک چندماه پرندگان و درندگان
است و ما از ثمرات و حکمت آن بی خبریم. زیرا ممکن است رزق و روزیِ مخفیِ
سایر جُنبندگان باشد و ما بی خبریم.
گویا انجیر وقتی قلمه نخورد و هرَس و حراست نشود و کاملاً خودرو باشد، چسن می شود. مردم معمولاً کسی را که بی خاصیت باشد، می گویند: هِه وِه چسن انجیر سَره!
(قلم قم دامنه دوم)