ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
چَچکَل پیش نده
به قلم دامنه. به نام خدا. چَچکَل. این واژه یعنی هیزمِ نیم سوزِ در حالِ سوختن و آماده برای گُر گرفتن که حالت خاموش شدن آن بیشتر از شعله ور شدنش است. مثل عکس بالا.
در روستای دارابکلا، به کسی که میان دو دوست، دو انسان، دو حیوان، کلاً بین دو نفر، آتش افروزی و جنگ و دعوا می افکنَد، و پیِ دمیدنِ اختلاف و کاشتن تخم عداوت بر می آید، به چنین فردی می گویند: «چَچکَل پیش ندِه!». یعنی دعوا راه نینداز.
چَچکَل پیش ندِه! به زبان فارسی یعنی هیزم آتش گرفته ی در حال خاموشی را پیش تر نده تا در شعله ی آتش بسوزد. کنایه از آدمی که از ستیزش دیگران، لذت و نفع می برَد و شیطنت می کند. (قلم قم دامنه دوّم)
******
بازتاب متن چچکل