فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

دِمریس

دِمریس

حرف حساب


به قلم دامنه. به نام خدا. قسمت 207. دِمریس. دارابکلایی ها به خیط می گویند دِمریس. سرکوفت زدن را دِمریس می دانند. به زبان عامیه دمریس همان بور کردن است. یعنی طرف مقابل را با سخن ناخوش و داد و بیداد و طعنه و متلک از کوره به در کردن و حیثیت او را لکه دار نمودن. دِمریس مثل حالت سگ، که این حیوان وفادار وقتی از سوی صاحبش بور و خیط می شود، دِم (=دُم) اش را به سمت زیر خم می کند و خجلت زده نگاه می کند.


البته دِمریس در محاورۀ دارابکلایی ها بیشتر برای دهان بستن طرف است. مثلاً تا طرف مقابلش می خواهد سخنی بگوید او را با اَصوات یا اطوار و یا با کلمات نیمه رکیک و یا با کمی فریاد و قال و قیل، خیط (=سرافکنده) می کنند. این درجایی ست که نمی توانند با صراحت و رُک او را بکوبند.



البته دمریس فقط مال دارابکلایی ها نیست. در سیاست و میانِ حوزۀ قدرت و حکومت نیز دِمریس دادن به ملت، در حد اعلایش به وفور دیده می شود؛ مثلاً:


تا روزنامه ای بخواهد رانت و رابطه و فساد و آقازادگی و فرمول های ثروت اندوزی و ارادت سالاری ها را افشاء بکند، سخت مورد دِمریس قدرت پرستان مواجه می شود.


تا فیلمسازی بخواهد نقد اجتماعی خود را در قالب داستان به یک فیلم سینمایی تبدیل کند و اکران سازد، بشدت مورد دمریس اهالی توجیه گریان قدرت و ثروت قرار می گیرد.


تا جوانی بخواهد حق خود را آزادانه _و البته به صورت مدنی و در چارچوب اخلاق، انسانیت و قانون و رعایت نظم و پرهیز از آشوب_ مطالبه کند، با دِمریس تند و تیزِ هر دو جناحِ راست و چپ و نیز بادمجان دور بشقاب چین های آدم پرست، از حیثیت و آبرو و اعتبار و شغل و درآمد و زندگی باآسایش می افتد.


حکومت ها بدترین دمریس گران هستند؛ مگر حکومت هایی که عادل و مردمی و تابع حاکمیت ملت اند؛ که حقِ دِمریس ملت را ندارند، چون زادۀ خودِ ملت اند و تحت نظارت و اِشراف آنان. تا دامنه موردِ دِمریس قرار نگرفته! تمام و والسّلام.

(قلم قم دامنه دوّم)