ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
به قلم دامنه. به نام خدا.«آچی» و «اوتوس». «لغت های 230 و 231» ابتدا لغت اُوهتوس.
۱. اُوهتوس، واژهای دوقلوست؛ مرکّب از «اُوه» به معنی آب. و توس به معنی واره و مانند. پس، اوهتوس یعنی آبواره، یا آبدار. و در اصطلاح عامیانه و کنایی یعنی سنگین و ثقیل.
۲. وقتی جاجیم و گلیم و لَمِه و کوب و پوستتخت، آب میخورد و در دَرهدِله شسته و آبکشی میشد، اوتوس میشد؛ که ششنفْری هم وِرِه حریف نَینه، دار هاکانن تا آفتاب بَخارهُ و آب بَچِکِهُ و خشک بَووشِه.
همچنین در نجّاری نیز «اوتوس» به چوبی گفته میشد که تازه از جنگل استحصال میشد. که به آن «شیرچو» میگفتند. شیرچو چون حاوی مقدار زیادی آب آوند درخت بود، اوتوس خوانده میشد. و برای آنکه زودتر بهرهبرداری کنند، چوبها را در پشتبام گرمخانه (=سوچکهی توتون) چندروزی میخواباندند، تا خشک شود. درختهای توسکا، اوجا، فکدار و اِزّاردار از همه بیشتر، اوتوساند.
سنگ لحد (آچی)
لغت «آچی»
تختههایی
کلفت و ضخیم بوده از چوب سخت موزیدار، تیردار، اِزّاردار. که وقتی مُرده
را داخل قبر میگذاشتند، آچی را بین دو دیوارهی قبر، میچیدند تا هم خاک
روی جسد نیفتد و هم پیکر، آسیب نبیند. تختهی آخر را بعد از گور تلقین، جا
میگذاشتند، و سپس خاکسپاری انجام میدادند. الانه، با قالبهای سیمانی،
آچی میسازند. معمولاً این سهچهار تخته را برخی از خانوادهها مانند کفن،
از قبل برای خود تهیه و در نِپاربِن یا تَهخانهبِن یا بومسر نگهداری
میکردند. این آچی به سنگ لحد معروف است.