فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

پین‌دِواج

پین‌دِواج


به قلم دامنه. به نام خدا. پین‌دِواج. در مدرسۀ فکرت نیز بررسی واژگان محلی دارابکلا را راه انداختیم. که این لغت در آنجا شکافته شد: این لغت شامل دو کلمه است: پین یعنی پینه. دواج یعنی لحاف. علاوه بر کاربردی که جنابان دکتر اسماعیل عارف زاده و مهندس محمد عبدی سنه کوهی در زیر گفته اند، دست‌کم دو کاربرد دیگر هم داشته:


یکی زمانی که خانه ها وقتی خمیر می‌کردند تا تَندیرنون بپزند، پین‌دِواج را روی تشت خمیر می‌گذاشتند تا خمیر حسابی و زودتر پوش بیاد (=وَربیاد).

دیگر این‌که پین‌دِواج به علت مندرس و کهنگی و پینه‌بسته‌بودن، مختصِ عضوی از خانواده‌ها بود که اغلب تکرّر ادار (=شب‌اداری) داشت! که در زبان محلی به بچه‌های این‌گونه می‌گفتند: کِشوک.


کُرسی و لحاف

کُرسی و لحاف قدیمی



نظر دکتر اسماعیل عارف زاده: «سلام. پین دواج  که  پین  همان  پینه است  لحاف  نسبتا بزرگ  و  قدیمی از جنس پنبه  است  که  اکثرا  چند  نفر  از  بچه ها  و  گاهی  همه  ااعضای  خانه  برای  خواب  از  آن  استفاده  میکردند. گاهی  پیشوند  پین  یا  پینه  در موارد  دیگر  هم  بکار میرفت  مثل  پین شلوار.»



نظر مهندس محمد عبدی سنه کوهی: «سلام. پین دواج. خود از دو بخش تشکیل شده دواج یعنی لحاف. پین مخفف شده پینه هست و آن در قدیم از تکه های پارچه و بهم دوختن یک پارچه یکسره درست می کردند و با پشم گوسفند یا پنبه لحاف درست می کردند که به آن پینه دواج یا پین دواج می گفتند که از دواج که معمولاً تک و دونفره خیلی بزرگتر بود و پین دواج لحاف چندین نفرها بود. در برخی مناطق پین دواج را معادل پنبه دواج در برابر می دواج که پشم گوسفند بود هم می گفتند.».


(قلم قم دامنه دوّم)