فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

وِنه چِش گنّه

وِنه چِش گنّه



دامنه. 1361. جبهۀ بوریدر مریوان


به نام خدا. این یک اصطلاحی ست در دارابکلا که جنبۀ ترس و پیشگیری از چشم زخم زدن  دارد که در فارسی مشهور است به شورچشمی. و در فرهنگ لغتنامه ها به کسی اطلاق می شود که با نگاهش مردم را زیان رساند و یا بیمار سازد.


کوچیک که بودیم به همدیگر می گفتیم مثلا" ونه چش گنّه. لذا هرگاه برخی از اشخاص را در کوچه ها و حین بازی ها می دیدیم، کُلِّ همبازی ها را فرامی خواندیم که مواظب باشیم. و باید جایی از قسمت گوشتی بدن مان را  _اغلب باسن را_ طبق فرمول خُرافی یا واقعی سنت های گذشته ی دارابکلا، چپّلیک می گرفتیم تا مثلا"از چشم زخم طرف، در امان بمانیم و رهایی یابیم.


حتی اگر آن روز هر حادثه ایی ولو کالش کردن، پاره پوره شدن پیرهن و حتی دماسّن لُقمه و اوووه در گَلی _گلو_ و اساسا" هرچی پیش می آمد می گفتم: ونۀ چش بیته.


عکس های روستای دارابکلا از زاویۀ لرگ پرچین شاه تپۀ یال غربی دارابکلا در 5 فروردین 1396. ارسالی حاج علی میرزا به تلگرام دامنه


دارابکلا از زاویۀ لرگ پرچینِ شاه تپۀ یال غربی در 5 فروردین 1396 عکاس: حاج علی میرزا


وِنه چِش گنّه هنوز نیز در محل جاری ست. من یادم است مرحوم پدرم وقتی ما را به مسافرت می بردند صبح زود دعا و آیات می خواندند و بر روی مان فوت می زدند و تا پا را کوچه می گذاشتیم اگر در همان دمِ دروازه با کسی دَم می خوردیم، فورا" ما را به داخل حیاط برمی گرداندند و با چند دقیقه صبر و توقف دوباره به راه می افتادیم.


به هر حال وِنه چِش گنّه در راستای همان اصطلاح «مِره اِمرو فلانی دَم بخارده» است که هر دو ریشه در ترسیدن از چشم زخم برخی افراد دارد که مشهورند به شورچشم بودن و حسود!

(دامنه دارابکلا)