فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

گِل گُوگی، اَس کوفته

گِل گُوگی، اَس کوفته



به نام خدا. این دو اصلاح از لغت های ترکیبی محلی روستای دارابکلا و اطراف، شامل دو واژه است: گِل، همان خاک مخصوص است که قابلیت ترکیب برای رنگ آمیزی دیوارها را دارد. و گُوگی هم یعنی فضلۀ گاو، مدفوع گاو. اَس مخفف اسب و کوفته هم مدفوع اسب، است.


زنان دارابکلا (ازجمله مادر و خواهران من) تا همین سال های دور و پیشین، دیوار گلیِ خانه ها و کف و نشیمن اتاق ها و دالون ها را با همین ترکیب، با دستان مبارک شان گِل گُوگی می کردند و خانه را ماله می نمودند و برق و زرق می انداختند؛ یعنی گویی رنگ و روغن می مالیدند؛ خصوصاً در آخرای سال، که به عید نوروز منتهی می شد. درود به دستان این زنان و مادران که زندگی را سرزندگی معنی می نمودند.


حال چند تا جمله ی فرهنگ لغتیِ لُغزی هم بیفزایم:


1- برخی هستند که در سیاست گِل گُوگی بپا می کنند و از فضای گِل آلود، خرچنگ ماهی شکار می کنند.


2- برخی هستند از این نسلِ جدید ندید مَدیدها که در عشق گِل گُوگی برجا می کنند و غوغا می آفرینند و فریب می دهند و ناغافلی درمی رَند. اینان در گِل گُوگی شان چون با چکّلی پکّلی این و آن، زیادی اَس کوفته می ریزند، اساس بَتونه کاری را سُست و شُل می کنند و فکر می کنند با هوَس رانی ها و این رو و آن رو شدن ها، به مطلوب خود می رسند، ولی این ها در واقع در وضع موجود خود، فرو می ریزند!


3- اساساً گِل گُوگی یعنی همون بَتونه کاری در رنگ کاری که برخی ها آی کارشان در همه چیزشان شده گِل گُوگی مالی. از معاملات گرفته تا اخلاقیات. از کار گرفته، تا عار. بگذرم و خدا نگه دار.

(دامنه دارابکلا)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد