فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

پمبه سرگیر

پمبه سرگیر



به نام خدا. آن زمان های دوردور دارابکلا، پنبه سرگیری هم شده بود یک شب چرگی و دختر خواهی های مرسوم. این منزل و آن خانه، همه به هم سرَک می کشیدند که پنبه از قوزگ و سرک برگیرند و لحافی برای عروس جهیزه سازند، ولی اصل و اساس این همه به سوی هم رفتن ها، بر بینش و دیدش آن غوزگ! بود. یعنی برآمدگی مُچ پای دخترها. چون از آنجا کارشناسی صورت می دادند مادر و خواهرها که آن دختره ی دور حلقه ی پنبه سر گیری نشسته، وضع اش چرب و نرمه یا سرد و چرمه!؟ ای ای...



رَف بِن دامنه. 29 فروردین 1395. عکاس: هادی طالبی دارابی (مرحوم عباس)


دامنه شرم و آزَرم داره پیش تر بره و بیش تر بگه و وارد دامنه ی ممنوعه بشه. شب های تار پاییز و زمستان خانه ی هر کی پا می گذاشتی چاشو چاشو پنبه بود با چوپلاق اش. دور هم می نشستند و دسته دسته، طلای سفید را از چوپلاق جدا می ساختند. سپس یا آن را به مرد شریفی به نام مرحوم آقا مرتضی محمدی مشهور به مرتضی چچّی می فروختند و یا


ادامه مطلب ...