فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

دچکلسّتن

دچکلسّتن


به نام خدا. این لغت دچکلسّن یا بچکلسّن در گویش مردم دارابکلا، چیزی شبیه دو لغت اطلاعاتی انگلیسی ست. خیلی هم بامسمّاست! یعنی  «information» و «intelligence service».


اول: اینفور مِیشِن است. یعنی اطلاعات. و دومی اینتِلجنس سرویس. یعنی سازمان اطلاعات جاسوسی انگلیس. و به قول خودشان بریتانیا. مواظب باشین. برخی ها آی این گونه اند. دائم می خواهند هم محلی هاشون را دَچکلند. چیزی ازش بگیرند و روزی رسوای شهر شامش کنند. اساساً برخی کار اصلی شان گویی مُخبری ست و سپس اخبارگویی. و من در دامنه، شاید یک روزی مصلحت دیدم، مُخبر و اخبارگو را تبیین و تشریح اش کنم. آری، شاید. بگذارم و بگذرم حالا حالاها.



دچکلسّن مثل سرویس جاسوسی انگلیس است. مُنتها، بی سازماندهی و سازمانی بودن. این سعی دارد از او سرَک بکشد و آن، در صدد است از این چیزی بدُزدد. بعد روزی روزگاری، علیه ی یکدیگر بکار آورند. آی بعضی ها لذت می برند از اخبار درونی افراد. از اخبار خانوادگی همگان. از جاسوسی از این و از آن. ذاتش گویی، ضدیت علیه ی دیگری ست! در دارابکلا، متاسفانه برخی ها آی در نون بُری افراد، خاصّه جوانان جویای شغل و اشتغال، مشتاق اند. از این روست که هی هشدار می دهم به جوانان جویای کار و اشتغال و دانشجوی فارغ و غیر فارغ که دور و بر نهاده های مسجد و تکیه باشین فقط. شجاعان امروز خود، روزی از همه ترسوتر بودند که نون شان آجر نگردد. حرف ها را به گول مرتبط کنید که خیلی این وسط صحبت و مصاحبت!! است زیاد.


اساساً یک آدم دچکلیست، یا بچکلیست، سادیسم دارد که یکی را از دور خارج کند. اگر زورش رسید تا می تواند، با دچکلسّن ها و به آنجا!!!! ها راپورت دادن ها،  مانع از اصل اشتغال کسی شود، و اگر شکست خورد و طرف به مکافات فراوان از هفت خان گذشت و شاغل شد، اوی مُخبر فضول حسود استاد دچکلسّن ها، می کوشد، لااقل ارتقای مدیریتی و شغلی و درآمدی اش را سدّی سدید سازد. آخه این که چرا چنین اند عده ای؟ را دامنه هنوز زود است بگوید چرا. ولی روزی می گوید چرا!! این لغت از هر سو نموّ دارد:


از توتونجار قدیم. از حمام دله. از داخل مینی بوس. از کوپّه کوپّه شدن در تکیه پیش. از لای نفوذ و فال گوش. از در رفاقت! صوری. از پنجره ی سرقت سوری. از استراق سمع های پر جرائت زوری. از کنار هم نشینی های مجلس عزا و شادی. از دورگرفتن های زنانه یعنی همین جلسه های فوری. و از جاسوسی های هدفمند فوتی. پس مراقب باشین برخی شغل نهان و پنهان و حفاظت شده ی شان در اصل دچکلسّن است و گزارش به آنجاها!!!!!!! بُردن.



دارابکلا. غروب روز 2 اردیبهشت 1395. عکاس: جناب یک دوست


و اتفاقا طوری اداء و اطوار در می آورند که تو گویی و خیال می کنی عزیزترین کَس توست. حال آن که او خبرچین و دچکل و مَچکلی حرفه ای ست و دست به قلم. و نیز زبان جاری ضدّ و علیه ی رشد و توسعه ات. قلم تیز و گوش تیز و زیان تیز است علیه ی تو. پس حسابی بپّا خود و او را. که او ظاهرش طوری ست و باطنش جوری و جَوری.


آباء و اجداد و نیاکان ما چه حکیم بودند که این لغت سیاسی را از بَدو شکل گیری روستا آن را ساختند تا ما را بسازند. پس مراقب باشین دَچکلیست ها، در روستا، که البته قلیل اندر قلیل اند،  آی حرفه ای اند و البته پیش خدا ناشی.

(دامنه دارابکلا)