فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

فرهنگ لغت داراب‌کلا

واژه‌ها، جاها، مثَل‌ها، باورها، خاطره‌ها، بازی‌ها ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

کاچه، کاچکرگ مار، کاتینگه

کاچه و کاچکرگ مار وکاتینگه


به نام خدا. در این پست از سلسله پست های فرهنگ لغات دارابکلا به سه لغت رایج می پردازم که هم در اشارات طعنه ای کاربرد فراوان و هرروزه دارد و هم در معنای واقعی اش.

کاچه یک لُغُز کوبنده و زهردار و گاهی هم شوخی صمیمانه است که دارابکلایی به کسانی می گن که بِن چال را دریارنه! و هی یکسره پِک پِک کانّه و سیر و پیاز ره سؤال کانّه تا به اون مغز خبر بَرِسن! کاچه ها آی سرَک کش اند و زپّه زپّه در پی درآوردن طرف اند که چی به چیه! و تیشی به چیشبه.

کارچکرگ مار در زبان مردم دارابکلا یعنی مرغی که روی تخم ها برای جوجه کشی نشسته و یا مرغی که در حال بزرگ کردن جوجه هایش است. و نیز مرغی که هی بی جهت قادقاد و قدقد می کند! ولی به برخی افراد هم که خیلی لمس و مِس مِسی هستند نیز از روی طعنه و متلک می گویند: وِه هم ضَب کارچکرگ مار بَیهه و هی پیجنه پیجنه!


این کارچکرگ مار زرنگ بود غازکاته و سیکاکاته هم درآورد

کاتینگه، تکّه چوب درختی ست که یا برای آتیش زدن در بخاری و کِله بکار می رود و یا برای امور کشاورزی و خانه و کلبه. اما در طعنه و لُغز هم کاربرد دارد مثلاً به کسی که کم تحرک است و تنبل و یا از بس در بستر لَمیده و لَمس شده بهش می گن کاتینگه بیهه وِه. من ویشته بلد نیستم چی چی بگم. تا لغت بعد خداحافظ.


اینم کاتینگه. هر دو عکس را مهندس محمد عبدی سنه کوهی داده به دامنه.